شهادت حضرت عباس علیه السلام
برخیز ای ستون حرم وقت خواب نیست با من بیا به خیـمه نیـازی به آب نیست این مشک را بگیر و ببر خیمه و بگـو یک قطره هم نبود و دیگر رباب نیست شـیــرازه ات کـجـاست مفـاتـیـح پـاره ام این برگ های پاره عزیزم کتاب نیست این کارعشق را توشروع کرده ای ولی هر کار نیمه کاره به جانم حساب نیست وقـت غـروب بعد تــو و قـاسـم و علـی دیگـر برای نـاقـۀ زیـنب رکـاب نیـست آن لحظه لااقل تو زجا خیز وخود بگو بـی رحم جـانـشـین النـگـو طناب نیست حـرفـی بــزن عــزیـز دلم دق نـده مـرا این مشک پاره پاره برایم جواب نیست |